وزیر دادگستری: سند دیپلماسی حقوقی تدوین و اجرا شود
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۶۳۶۴
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا، امینحسین رحیمی در نخستین جشنواره ملی آثار و تالیفات حقوقی بینالمللی با اشاره به اینکه مرکز امور حقوق بینالمللی ریاست جمهور، وزارت دادگستری و وزارت امور خارجه باید با مشارکت هم این سند را تدوین کنند، افزود: رعایت حفظ منافع ملی و حقوق بینالمللی تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، اما گویا قرار است بیشتر به آن توجه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی یکی از علل مهجور ماندن این رشته کمتر توجه شدن به رشته حقوق بینالملل است، ادامه داد: واقعیت این است که در حوزه منافع ملی، رشته حقوق بینالملل از دیگر رشتههای حقوقی مهمتر است لذا باید به همه ابعاد آن توجه شود.
وزیر دادگستری با اشاره به اینکه امروز حقوق خصوصی در امور داخلی بسیار مورد توجه قرار گرفته و کمتر موضوعی است که در فرامرزها حل نشود، افزود: همبستگی بینالمللی باعث شده تا کشورها تلاش کنند ارزش مشترک تعریف کرده و با تشکیل ائتلاف، کار خود را پیش ببرند.
رحیمی با بیان اینکه در این دوره دو یا چندجانبهگرایی بین کشورها الزامآور و نظم حقوقی تشکیل شده است، تصریح کرد: نظام سلطه به ویژه آمریکا در تلاش است تا از اثرگذاری نظام الزامآور بکاهد و خواستههای خود را در اولویت قرار دهد.
وی با تاکید بر اینکه باید تلاش کنیم یکجانبهگرایی به جایی نرسد و حقوقبینالملل رشد کند، بیان داشت: امروز به دلیل اهمیت زبان حقوقی باید با دنیا با همین زبان صحبت کرد و در عین حال دنیا این موضوع را متوجه شده که توافقات الزاماور را باید رعایت کند، بنابراین دانشگاهها و پژوهشگاهها درباره این رشته باید تجدیدنظر کرده و تعداد دروس و زمان تحصیل آن را مشخص کنند.
وزیر دادگستری تصریح کرد: برای تربیت حقوقدان بینالملل باید تدابیری اندیشیده شود تا در رشته کاربردی همراه با کارآموزی علمی و تجربی حقوقدان متخصص تربیت شود که برای این کار باید دیپلماسی حقوقی و قضایی انجام دهیم.
رحیمی با اشاره به اینکه منظور از حقوق دیپلماسی این است که در هنجارهای بینالمللی موثر واقع شوند و با تشکیل ائتلاف حقوق دیپلماسی و ایجاد قواعد بینالملل را استیفا کنند، گفت: اگر ما از دیپلماسی حقوقی استفاده کرده و قواعد مناسبی داشته باشیم باعث انسجام هرچه بیشتر بین کشورهای دنیا شده و از نفوذ در قواعد بینالملل کاسته خواهد شد به عنوان مثال، در موضوع آزادی اسدالله اسدی دیپلمات کشورمان با نظام قضایی بلژیک مکاتبات قضایی و دیپلماسی حقوقی انجام و منجر به آزادی وی شد.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: امین حسین رحیمی وزیر دادگستری تدوین اجرا دیپلماسی حقوقی حقوق بین الملل بین المللی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۶۳۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پلورالیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - پلورالیسم در مفهوم متعارف، نظریهای جامعهشناختی-سیاسی است که بر پراگندگی قدرت در میان شماری از مجموعهها یا گروههای رقیب تاکید دارد.
پیش از این دربارۀ پلورالیسم و دولت پلورالیستی توضیح دادهایم. اینکه پلورالیسم یا کثرتگرایی چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد، موضوع این نوشته است.
مختصرا باید گفت پلورالیسم در حوزۀ سیاست بینالملل، نفوذپذیری دولت را برجسته میکند. چشمانداز پلورالیستی در سیاست بینالملل، بویژه در ایالات متحدۀ آمریکا، در دهههای 1960 و 1970 ظهور یافت و بر شالودۀ ارزشهای لیبرالیستی استوار بود.
جان برتن، پلورالیست انگلیسی، با استفاده از تشبیه میز بیلیارد، محدودیتهای رویکرد دولتمحور به سیاست بینالملل را روشن کرد. بر اساس این تشبیه، رئالیسم به دولتها به مثابه توپهای بیلیارد، یعنی واحدهایی نفوذناپذیر و مستقل، مینگرد که از راه فشار بیرونی بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
از این رو رئالیسم در سیاست بینالملل چنین میپندارد که دولتهای دارای حاکمیت، که در نظام پرهرجومرج بینالمللی تعامل دارند، مانند مجموعۀ توپهای بیلیارد روی میز، این طرف و آن طرف برده میشوند و به هم میخورند.
به عقیدۀ پلورالیستها، این تشبیه از این حیث گمراهکننده است که حد نفوذ روزافزون بازیگران بینالمللی، مانند شرکتهای چندملیتی و سازمانهای غیرحکومتی را نادیده میگیرد و نیز نمیتواند وابستگی دولتها، بویژه در مسائل اقتصادی را تشخیص دهد.
بنابراین، چشمانداز پلورالیستی الگویی از ترکیب بازیگران ارائه میدهد که ضمن توجه به حکومتهای ملی، تاکید میکند که طیف گستردهتر صاحبان منافع و گروهها، سیاست بینالمللی را تعیین میکنند.
در تحلیل نهایی، از این دیدگاه، تاکید بر حاکمیت بیرونی، که از نظر رئالیسم محوری است، باید جای خود را به مفهوم میانهروتر خودمختاری بدهد.
توضیح اینکه، حاکمیت درونی یا داخلی در اشاره به توانایی دولت در ملزم کردن همۀ شهروندان، گروهها و نهادهای درون مرزهای سرزمینی به کار میرود ولی حاکمیت بیرونی یا خارجی به جایگاه دولت در نظم بینالمللی و توانمندی عمل آن به صورت واحدی مستقل و خودمختار مربوط است. حاکمیت درونی/داخلی و حاکمیت بیرونی/خارجی، در واقع نامهای دیگری برای "اقتدار" و "استقلال" هستند.
به هر حال در پلورالیسم، تاکید بر حاکمیت بیرونی جای خودش را به مفهوم ملایمتر "خودمختاری" میدهد. یعنی استقلال دولتها در عرصۀ بینالمللی نسبتا کمرنگ میشود ولی کاملا از بین نمیرود.
تعدیل مفهوم حاکمیت بیرونی، این امکان را بوجود میآورد که مجموعههایی مانند شرکت کوکاکولا یا شرکت اپل دقیقا همانند دولتهایی چون دولتهای آلمان و کرۀ جنوبی و برزیل، بازیگرانی بینالمللی تلقی شوند.
در واقع با توجه به تاکید پلورالیسم بر پراکندگی قدرت، همۀ بازیگران حکومتی و غیرحکومتی، در چارچوب کنترلها ومحدودیتهایی قرار دارند و حرکت مستقل نمیتوانند داشته باشند. و این به این معناست که مفهوم "استقلال" در ذیل درک پلورالیستی از سیاست بینالملل، به نحوی متفاوت یا رقیق فهمیده میشود.
یکی از پیامدهای مهم رویکرد پلورالیستی به سیاست بینالملل آن است که این رویکرد معرف دور شدن از "سیاست قدرت" و "بزرگنمایی ملی" است. البته این تحول چندان هم منعکسکنندۀ ایمان ایدهآلیستی به اصول انتزاعی نیست بلکه بیشتر حاکی از درک این نکته است که وقتی قدرت به گستردگی توزیع شده باشد، رقابت نتیجۀ عکس میدهد.
در نتیجه، پلورالیستها میخواهند بگویند که در جهانی با وابستگی فزاینده، سرانجام ثابت خواهد شد که گرایش به همکاری و یکپارچگی، که شاید در اروپا از همه جا آشکارتر است، اجتنابناپذیر است.
در جهان کنونی، راستگرایان افراطی در آمریکا و اروپا به شدت با درک پلورالیستی از سیاست بینالملل مخالفاند. به همین دلیل افرادی نظیر دونالد ترامپ در آمریکا و مارین لوپن در فرانسه و نیز ولادیمیر پوتین در روسیه، هر کدام به نحوی در پی "بزرگنمایی ملی" هستند و از "سیاست قدرت" دفاع میکنند.
نفی "همکاری و یکپارچگی" در گرایش ترامپ به خروج آمریکا از ناتو و تاکیدش بر شعار "اول آمریکا" به خوبی مشهود است. حملۀ روسیه به اوکراین نیز به خوبی اعتقاد پوتین به "سیاست قدرت" را نشان میدهد.
راستگرایان افراطیای چون مارین لوپن و دیگران در سایر کشورهای اروپایی نیز، با ناسیونالیسم پررنگی که دارند، آشکارا مخالف روند جهانیِ وابستگیِ فزایندۀ کشورها و بازیگران بینالمللی به یکدیگرند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری